تقدیم به سیدحسن نصرالله و حزبالله غرورآفرین لبنان
هوای خاطرم ابری است امروز
همه اندیشهام جبری است امروز
بتاب ای آفتاب گرم لبنان
صدای من ز بیصبری است امروز
*
بمان سرسبز و عاشق، سرو و زیتون
به من منگر که حالم چون شود، چون
دل من چون شقایقهای الوند
دلت، از پشت کوهیهاست پرخون
*
شنیدم این که لبنانی نجیب است
همیشه در نبردی بس مهیب است
تو را از دور میبوییدم ای دوست
که بوی خاطر تو، بوی سیب است
*
ندیدم برتر از سرو تو قدی
به از دریای قلبت جزر و مدی
برو آتش به جان دشمن افکن
تحمل را بود، اندازه، حدی
*
برو ای جان که توفان شد وجودت
که عشقآموز جانان شد وجودت
بدون نام بودی زیر آتش
خدا میخواست؛ تابان شد وجودت
جعفر سید، مردادماه 85